پایگاه خبری صدای میراث – محمد باریکانی: نمایندگان مجلس قوانین مترتب بر حرایم آثار تاریخی را برنمی تابند. یکی وزارت میراث فرهنگی را در تعیین حریم آثار تاریخی بویژه در شهر تهران دست و دلباز می نامد. آن دیگری، ثبت جهانی شوش را عامل «توقف توسعه» می خواند و آن یکی هم از تصویب طرح تفصیلی شهر مرودشت ابراز خوشحالی می کند که اتفاقا ۴۵۰ هکتار آن وارد حریم درجه دو تخت جمشید و شهر باستانی پارسه می شود.
واقعا نمایندگان مجلس از جان میراث فرهنگی چه می خواهند؟ آیا واقعا توسعه شوش از ده ها سال قبل واقعا به دلیل ثبت جهانی یک اثر با حریم مشخص متوقف مانده است، یا نبود برنامه دقیق و کارآمد شوش را از توسعه محروم کرده است؟ بیایبد چند جمله اخیر از برخی نمایندگان مجلس را مرور کنیم.
- «علی یزدی خواه»، نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس و رئیس مجمع نمایندگان استان تهران: «وزارت میراث فرهنگی نه امکانات لازم برای حل موضوع حرایم آثار و محوطههای تاریخی و نه توان رسیدگی به بناها و آثار تاریخی را دارد. اما کارشناسان اش پهنه آثار و محوطههای تاریخی را بزرگ اعلام میکنند. بنابراین باید در آییننامهها تجدیدنظر شود تا مردم بیش از این گرفتار و ناامید نشوند.»
- «محمد کعب عمیر»، نماینده شوش و کرخه در مجلس: «دستاورد شوش از ثبت جهانی هیچ است. ثبت جهانی چغازنبیل نه تنها معیشت و اشتغال جوانان شوش را حل نکرد که مانعی برای توسعه شهرستان شد و دستاوردی برای مردم نداشت. قوانین دست و پاگیر در قالب بخشنامه و شیوه نامههای ابلاغی وزارت میراث فرهنگی موجب شده یک دکل مخابرات نیز در شوش وجود نداشته باشد.»
- «اسفندیار عبدالهی» نماینده مرودشت در مجلس: «۹۶۰ هکتار به محدوده شهری مرودشت الحاق گردید… با آغاز این طرح مسیر توسعه شهر مرودشت از حالت پراکندگی و ناهمگون به سوی نظمی پایدار، شهری مدرن و در عین حال همسو با هویت تاریخی و فرهنگی اش گام برمی دارد.» (او البته اشاره نکرده است که ۴۵۰ هکتار از این میزان در حریم درجه دو تخت جمشید و عرصه زیادی از شهر پارسه هخامنشی قرار دارد.)
آیا واقعا میراث فرهنگی است که مانع توسعه شهرها شده و با کوچک شدن حریم آن ها یا الحاق شان به محدوده های شهری و آزادسازی ساخت و ساز و رعایت نکردن ارتفاع ساخت بناها در حرایم، این مشکل برطرف می شود؟ یا موضوع بر سر معاملات زمین و مسکن در شهرها است؟
این که حریم مشخص و بررسی شده توسط ده ها کارشناس و باستان شناس برای محوطه های جهانی نظیر تخت جمشید و شوش و چغازنبیل و ده ها اثر دیگر مشخص می شود تا ساخت و ساز در آن ها منجر به نابودی محوطه های باستانی، تاراج سرمایه های فرهنگی و قاچاق اشیای فوق ارزشمند تاریخی به خارج از کشور نشود، نشانه دست ودلبازی وزارت میراث فرهنگی در حفاظت از آثار تاریخی است یا مستحق تقدیر و ارزشگذاری است؟
نمایندگان مجلس باید ناظر بر عملکرد دستگاه ها باشند نه آن که حساس ترین و نحیف ترین و در مضیقه ترین دستگاه دولتی، یعنی وزارت میراث فرهنگی را زیر فشار بگذارند و عمده حساسیت خود را بر حریم آثار تاریخی متمرکز کنند. خوب می دانیم که ارزش افزوده زمین از کنار تالاب های خشکیده گاوخونی و هورالعظیم تا اراضی نزدیک به تخت جمشید و شوش و جنگل های هیرکانی در سال های اخیر چگونه سر به آسمان ساییده است. در چنین وضعیتی که اتفاقا باید حساسیت بر حفظ حرایم آثار تاریخی افزایش یابد، موضوع حریم در میان نمایندگان مجلس تبدیل به ابزار فشار بر وزارتخانه نحیفی شده است که با مضیقه شدید مالی و هزار و یک مشکل دیگر، سعی بر حفظ کمربندهای حفاظتی آثار و محوطه های تاریخی دارد تا لعن و نفرین نسل های بعد دامانش را نگیرد. باید از نمایندگان مجلس پرسید، در تمام سال های گذشته که حرایم آثار تاریخی دست نخورده باقی مانده بودند چرا در عرصه های خالی شهرها اقدام به توسعه زیرساخت های توسعه نکرده اند و حالا به حریم شوش و تخت جمشید و پهنه های تهران چشم دوخته اند؟ آثار تاریخی هویت و شناسنامه مردم ایران و مورد احترام آن ها است، نه عرصه سوداگری های زمین و مسکن!

طرح این پرسش از نمایندگان مجلس نیز ضروری است که چرا در تمام سال های گذشته و حال، وزارت خانه های راه و مسکن و شهرسازی و دستگاه های مرتبط را ملزم به آزادسازی عرصه و حریم محوطه های تاریخی نکرده اند و فریادهای تمام این سال های وزارت میراث فرهنگی برای هماهنگی در تخصیص زمین معوض به جای ساختوساز و حضور در عرصه محوطه های هزاران ساله ایران را نشنیده اند؟ واقعا نمایندگان مجلس از جان میراث فرهنگی چه می خواهند و چرا بیشترین فشار را بر این حوزه متمرکز کرده اند؟
The post نمایندگان مجلس از جان میراث فرهنگی چه می خواهند؟ first appeared on صدای میراث.
نوشته نمایندگان مجلس از جان میراث فرهنگی چه می خواهند؟ اولین بار در صدای میراث. پدیدار شد.